یکان مووی

آوریل ۱۹۴۰. چشم جهان به نارویک، شهر کوچکی در شمال نروژ، منبع سنگ آهن مورد نیاز برای ماشین آلات جنگی هیتلر است. از طریق دو ماه جنگ شدید زمستانی، هیتلر اولین شکست خود را متحمل شد.

لیزا همه تلاشش را می کند تا زندگی بهتری برای خود و دخترش فراهم کند. او شغل جدیدی را در یک داروخانه که بدهی زیادی بالا آورده پیدا می کند، اما گرفتار یک توطئه جنایی می شود و...

یک مامور سابق نیروهای ویژه به دنیای زیرزمینی جنایتکار حمله می کند تا تنها پسرش را از او بگیرند.

شرارت بیداد می کند، گرگ ها بار دیگر زوزه می کشند. در این میان تنها گرگینه ای مانند اسکات مک کال می تواند متحدان جدید را جمع و دوستان مورد اعتماد را مجددا متحد کند تا در برابر دشمنی مرگبار مبارزه کند.

گربه‌ای دست و پا چلفتی به نام موریس همراه با گروهی از موش‌های صحرایی، از طریق کلاهبرداری پول خوبی به دست می‌آورد. اما زمانی که موریس به همراه موش‌ها به شهر آسیب دیده بدبلینتز می‌رسند، با دختری به نام مالیشیا ملاقات کرده و همه چیز تغییر می‌کند تا اینکه…

در مورد دو برادر است که پس از به ارث بردن اموال پدربزرگشان، رازهای قدیمی خانواده را کشف می‌کنند. در این میان هنگامی که دوستان آن‌ها یکی پس از دیگری شروع به ناپدید شدن می‌کنند، آن‌ها متوجه می‌شوند که توسط موجودی ترسناک که در سایه‌ها پنهان شده، تعقیب می‌شوند و…

هزار و پانصد سال پس از جنگ خدایان، اوضاع رو به زوال می رود. یانگ جیان، خدای ارلنگ، به عنوان شکارچی امرار معاش می کند. یک روز به یانگ جیان دستور داده شد تا مرد جوانی که برادرزاده خودش بود را شکار کند...

ساکنان یک روستا متوجه می شوند قرار است شیطانی در میان آن ها متولد شود؛ اما تلاش هایشان برای فرار از آن و از بین بردنش تنها به آشوب بیشتر دامن می زند.

نوجوان طغیانگری با توانایی ایجاد توهم های بصری در افراد، ذهن آدم ها را دستکاری می کند. وقتی یکی از حقه هایش دردسرساز می شود، هدف دو سازمان رقیب قرار می گیرد که قصد سوءاستفاده از قدرت او را دارند.